نمیدونم چه خبره

ساخت وبلاگ

چند وقتیه خودمو فرس کردم که بشینم کارای دانشگاهمو انجام بدم. چند روزی میشه که برنامه خاصی نداشتم و به این فکر می کردم که کی کارامو انجام بدم ولی حوصله و انرژیشو نداشتم و هنوز میشه گفت شروع نکردم و کار خاصی واسش انجام ندادم. الانم کم کم به مرور دارم کلافه میشم. واقعیتش نمی تونم خودمو تجزیه و تحلیل کنم که جه اتفاقی داره میفته. دیگه در نهایت باید بشینم پای کارهام و انجامشون بدم تا ببینم به کجا میرسه. میدونم یکم کلافه هستم و مضطرب هستم و نگرانم که عاقبت کار به کجا میرسه. نداشتن ارتباط اسمشو بذارم یا در حالت تعلیق قرار گرفتن بهتره. شاید اگر تصمیم گیری و عمل باشه این احساس رخوت پیش نیاد و صرفا به حضور دیگران ارتباط زیادی نداره. اما میدونم که تاخیر زیادی که دارم اگر قرار باشه ادامه داشته باشه نتایج خوبی به همراه نداره. ترس من از این هست از اینکه شاید به چیزایی که می خوام نرسم. الانم تماس نگرفتن اون دختره ذهنمو مشغول کرده، شاید فکر می کنه که منم باید تماس بگیرم یا اینکه گرفتار هستش منم جند باری تماس گرفتم ترجیح میدم که رابطمون دو طرفه باشه تا هر دومون لذت ببریم از رابطه. خصوصا که یا بار تجربه رابطه نامتوازن داشتم، میدونم که برای من خوب نیست چون من یه شخصیت مهرطلب دارم که اگه قرار باشه رابطه به یک سمت یک طرفه یشه ، اوضاع خوب پیش نمیره بعدا.

+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و پنجم تیر ۱۳۹۶ساعت 10:9  توسط   | 
هرچی از هرجا...
ما را در سایت هرچی از هرجا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kooheyakho بازدید : 194 تاريخ : دوشنبه 2 مرداد 1396 ساعت: 15:40