خلوت کردن با خودم

ساخت وبلاگ

بعضی وقتا دلم برای خلوت هایی که با خودم داشتم، مدت ها فکر کردن و با خودم درگیر بودن تنگ میشه. میگم کی میشه پس بیام بشینم با خودم حرف بزنم و فکر بکنم و این حرفا. جالبه یه دیدئو از تد نگاه می کردم در مورد فکر کردن بودش. میگفت مهم نیست که به چه چیزی فکر می کنین می خواد مثبت باشه یا منفی، توی فکر فرو رفتن کلا روی روحیه آدم اثر منفی داره. حالا می خواد لب ساحل باشی یا توی یه مهمونی، بری توی فکر قطعا از چیزی که هستی خوشجالترت نمی کنه. برای من خیلی جالبه که من خیلی علاقه دارم به فکر کردن و حتی موقعی که سر کار هستم ناخودآگاه میرم توی فکر. 

حالا امروز که دلم واسه خلوت با خودم تنگ شده میگم شاید همچین اتفاق بدی هم نباشه آدم وقت فکر کردن نداشته باشه وقت اینکه ذهنش آزاد بچرخه در مورد چیزای مختلف فکر کنه و واسه خودش مشکل درست کنه.

از این حرفا بگذریم، یه چیزایی هست بعضی وقتا اذیتم می کنه شاید اونقدری هم مهم نباشه و یا اینکه راه حل داشته باشه و به راختی بشه درستش کرد اما برای من یکم مساله ساز میشه. خب یه نمونه اش این مساله هستش که احساس می کنم خیلی آدم فنی و دست به آچاری نیستم، مثلا بلد نیستم چجوری با دریل کار کنم یا مثلا سنگ دستی. شاید خیلی هم کار سختی نباشه ها! کار راحتی باشه اما چون انجام ندادم برام تبدیل به یک معما شده که آیا این مشکل از منه و این ضعف منه یا اینکه یه مهارت هستش که می تونم به سادگی یادش بگیرم. خب امروز می خوام واسش یه راه حل تعریف کنم. اول اینکه تا حایی که شد بعضی وقتا یه کارای کوچیکی پیش میاد مثل همین سنگ زدن یا دریل زدن. این کارارو خودم بکنم اول و بعدش کار با دستگاهها هستش که هر از چند گاهی از اتاق بیام بیرون و یه نگاهی بندازم ببینم بچه های خط جطوری کار می کنن با دستگاهها. بعدش هم اینکه اگر بشه هر از چندگاهی یکم سرچ بکنم در مورد ابزارها و دستکاهها و یاد بگیزم که مکانیزمشون چجوریه. اینم خیلی عالیه می تونه کمکم کنه که اوضاع بهتر درک کنم.

هرچی از هرجا...
ما را در سایت هرچی از هرجا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kooheyakho بازدید : 154 تاريخ : جمعه 16 آبان 1399 ساعت: 9:16