شادی یا اضطراب

ساخت وبلاگ

امروز کم خوابیدم تا بتونم شب به موقع بخوابم. یه مقدار مضطرب هستم نسبت به آینده و متزلزل. چیزی که احساس می کنم، ترس و تردید نسبت به آینده هستش.

از اینکه می تونم امشب به موقع بخوابم خیلی خوشحالم و این اضطراب یکم غیرمعقول به نظر میاد. اما می دونم برای چی این حس دارم.

منظم شدن برنامه یعنی برنامه ریزی و اینکه از خودم بخوام بیشتر تلاش کنم و به هدفام نزدیک بشم. خب تا اینجای کار هم که چیز بدی نیستش، برعکس مثبته. چیزی که باعث دلهره درونیم شده اینه که از موفق شدن و پیشرفت خودم مطمئن نیستم. اینکه معیارهای سخت گیرانه ام باعث اذیت و سختی میشن و از اون مهمتر اطمینان نداشتن به خودم برای اینکه از پس کارها بر میام یا خیر. اون نیمه خالی لیوان داره خودشو دوباره نشون میده، اینکه نمیشه و خوب جلو نمیره و نتیجه دلخواه نمیگیری و می دونی که کم میاری و خودت اذیت نکن و این جرفا.

یاد گرفتم که تفکرات و باورهای درونیم بهتر ببینم و امروز هم دارم مرورشون می کنم.

در نهایت میخوام یادآوری کنم به خودم که، من از عهده کارها به خوبی بر میام و به نحو احسن انجامشون میدم، وقت میذارم و کار جلو میبرم، از لحاظ یادگیری و هوش هم که خداروشکر وضعیت خیلی خوبی دارم. پس نگرانی چیه! 

هرچی از هرجا...
ما را در سایت هرچی از هرجا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kooheyakho بازدید : 158 تاريخ : چهارشنبه 3 ارديبهشت 1399 ساعت: 22:16